شیر دادن به بچه در صحن علنی مجلس!

شیر دادن به بچه در صحن علنی مجلس!




انگار این خانم خیلی کارشو دوست داره! تا حالا دیدین تو صحن مجلس یه خانم به بچش شیر بده؟





برای دیدن عکسها به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

شیر دادن به بچه در صحن علنی مجلس!


شیر دادن به بچه در صحن علنی مجلس!


شیر دادن به بچه در صحن علنی مجلس!


شیر دادن به بچه در صحن علنی مجلس!


شیر دادن به بچه در صحن علنی مجلس!

نویسنده : Mehr
۱۰ چیزی که درباره نیوتن نمی دانید

“من می توانم حرکت اجرام آسمانی را برآورد کنم ولی نه دیوانگی مردم را”، اسحاق نیوتن
 

۱- انتظار نمی رفت که او در دوران طفولیت نجات یابد. او یک کودک نارس بود که ۱۱ تا ۱۵ هفته زودتر به دنیا آمده بود.



۲- لکنت زبان داشت. این خصوصیت او را در دسته افراد مشهوری مانند ارسطو، وینستون چرچیل و چارلز داروین قرار می داد.



۳- او هرگز علاقه نداشت که ناپدری اش را حتی ببیند. نیوتن علاقه زیادی به ساختن لیست داشت. یکی از لیست هایش شامل تمام گناهانی می شد که او تا سن ۱۹ سالگی مرتکب آنها شده بود. یکی از آنها این بود: “تهدید پدر (ناپدری) و مادرم برای سوزاندن آنها به همراه خانه بر سرشان.”
بهرحال، شما نمی توانید او را سرزنش کنید چرا که زمانیکه Smith (ناپدری او) به مادر نیوتن پیشنهاد ازدواج داد، نیوتن جزیی از اتفاق بود. نیوتن ِ سه ساله فرستاده شده بود تا با مادربزرگش زندگی کند… در نهایت او هیچ وقت با ناپدری اش زندگی نکرد.



۴- نیوتن در کار با دست هایش خیلی خوب بود. برخلاف بیشتر خردمندان و روشن فکران، نیوتن بسیار زبردست بود و می توانست ماهرانه با فلز، چوب و شیشه کار کند. در میان ساخته هایش، نیوتن “تلسکوپ بازبابی” برای خودش ساخته بود. رشد این مهارت ها احتمالا به خاطر شدت عملش بود. ساختن آینه نمونه ی دیگری از توانمندی های او بود. نیوتن حتی ابزارالات کارش را نیز خودش می ساخت.
در زمان ها قبل تر، نیوتن به دوست صمیمی اش، John Conduitt، می گوید: “اگر من برای دیگر مردم منتظر می ماندم که ابزار و چیزهای دیگر را برای من بسازند، هرگز نمی توانستم هیچ یک از این نظریات را خلق کنم.”



۵- داستان فرود آمدن سیب بر سر نیوتن را شنیده اید؟ خب! همچین اتفاقی با این ابعاد رخ نداد!
احتمالا این داستان را شنیده اید که نیوتن زیر درخت سیبی نشسته بود و به زندگی فکر میکرد و ناگهان سیبی بر سرش فرود آمد و در ذهنش سوالاتی درباره نیروی جاذبه به وجود آورد.

 

 
این داستان توسط نیوتن و داستان سراهای که بعدا داستان را نقل کردند، زینت داده شد. اما این روزها با اینترنت همه چیز به راحتی تسریع و تصحیح می شود و ماه پشت ابر نمی ماند. چند ماه پیش انجمن سلطنتی در لندن دستخط اصلی که طریقه ی خطور کردن نیروی جاذبه به ذهن نیوتن را تشریح میکرد، در دسترس همگان قرار داد.
نیوتن داستان سیب را برای باستان شناس انگلیسی، Stukeley، تشریح می کند که وی آن را اینگونه بیان کرد: “پس از صرف نهار، هوا شروع به گرم شدن کرد، ما به باغ رفته و نوشیدنی صرف کردیم، زیر سایه ی بعضی از درختان سیب… او درست در همان حالت بود، اندیشه ی نیروی جاذبه به ذهنش آمد. آن اندیشه همزمان با سقوط یک سیب شد در حالیکه او در حالت تفکر نشسته بود… چرا باید سیب همیشه عمود به سمت زمین سقوط کند…”



۶- درباره ی فرضیه آخر زمان در سال ۲۰۱۲ نگران باشیم؟ هرگز: نیوتن مدت بسیاری را به بررسی این موضوع پرداخت. یادداشت منتشر شده ی نیوتن، وجهه ی عمیق معنوی فردی را نشان می دهد که در عین حال به شدت معتقد به فلسفه ی عقلانی بود. نیوتن بدون شبهه در نامه ایی و به یاری انجیل تصریح می کند که دنیا زودتر از سال ۲۰۶۰ به پایان نخواهد رسید: “ممکن است که انتهای دنیا بعدتر رخ دهد اما من منطق و استدلالی بر اتفاق آن در زمانی زودتر نمی بینم.”

 

 
نیوتن در ادامه با لحنی که می خواهد تنفر خودش را اعلام کند می گوید: “این اشاره ی من اظهار بر زمانیکه دنیا به انتها می رسد، نیست. ولی این ادعایی ست بر متوقف کردن حدسیات پر از اوهام آنهایی که مرتبا زمان انتهای دنیا را پیش گویی می کنند…”



۷- او مطمنا یک نابغه بود ولی خیلی اهل سیاست نبود. در سال هایی که او عضو پارلمان بود تنها و تنها یک مرتبه سخن گفت:
 

 
…نیوتن ایستاد.
تمام افراد داخل سالن خاموش شدند.
آخر قرار بود که مرد بزرگ صحبت کند.
همه منتظر بودند.
“ببخشید، اگر اشکالی ندارد کسی می تواند پنجره را ببندد؟ این طرف مقداری هوا جریان دارد و برای کلاه گیسم دارد مشکل ایجاد می شود
13.gif.”
او می نشیند.




۸- در اواخر عمر، نیوتن با یک بحران روانی و رفتار غیرعادی مواجه شد. ولی احتمالا این تقصیر او نبود. بررسی انجام شده در سال ۱۹۷۹ بر روی موی نیوتن نشان از مقدار نجومی از جیوه داشت که احتمالا این به علت آزمایش و تحقیقات کیمیاگری وی برای سه دهه بود. اما بهرحال دلایل دیگری نیز عنوان می شود: کار سنگین، استرس مباحثه و از دست دادن غیر قابل توضیح دوستی اش با Nicolas Fatio (ریاضی دان سوییسی که رابطه ی دوستی بسیار نزدیکی با نیوتن داشت).



۹- سگ نیوتن، به نام دایاموند، باعث آتش سوزی در آزمایشگاه او و در نتیجه از بین رفتن تلاش ۲۰ ساله ی تحقیقاتی او شد. حداقل این چیزی است که خود نیوتن گفته است.
 

 
“آه دایاموند، دایاموند، تو کوچکترین چیز شناخته شده شرور، تو این کار را کردی“.


برخی از تاریخ دانان معتقدند که نیوتن هرگز حیوان خانگی نداشته و این داستان را درست می دانند: زمانیکه نیوتن برای مراسم مذهبی راهی کلیسا می شود پنجره را باز می گذارد و وزیدن یک باد ناگهانی باعث واژگون شدن شمع و در نتیجه آتش سوزی در آزمایشگاهش می شود.



۱۰- او معتقد به مذهبی بسیار قدیمی بود. نیوتن در خانواده ایی با اعتقادات پروتستان های انگلستان به دنیا آمد. بهرحال، در ۳۰ سالگی او اعتقادات دیگری داشت. زمانیکه نیوتن به شدت به خدای یکتا که گیتی و قوانین طبیعی آن را ساخته است معتقد بود، او نمی توانست خود را با تثلیت مسیحیت وفق دهد. اگرچه او بر حسب ظاهر از کلیسای انگلستان به دلیل موقعیت های اجتماعی و آکادمیکش پیروی میکرد، اما اکثر قریب به اتفاق پژوهشگران موافقند که نیوتن به آریانیسم معتقد بود (افرادی که معتقدند حضرت عیسی با تمام پاکی اش پسر خدا نیست). نیوتن معتقد بود که پرستش حضرت عیسی شکلی از بت پرستی است.

با اینکه او رسم دینی کلیسای انگلیس را بر بستر مرگش نپذیرفته بود، بهرحال، به طعنه، پس از مرگ در کلیسای وست مینستر انگلیس دفن شد.


نویسنده : Mehr
|×| 10 خانواده نفرین شده!! |×|

شاید شما هم مثل بسیاری دیگر، به نفرین، آن هم از نوع خانوادگی‌اش اعتقادی نداشته باشید و آن را فقط در داستان‌هایی مثل رومئو و و ژولیت شکسپیر بیابید. شاید هم در شهر و دیار خود خانواده‌های بخت‌برگشته بدشانسی را بشناسید و یا یا داستان خانواده کندی‌ها را خوانده باشید.

در این نوشته سرنوشت و داستان ۱۰ خانواده مشهور را با هم مرور می‌کنیم که از حیث بدطالع بودن، کم‌نظیر هستند.

کندی‌ها:
ما نمی‌دانیم از 
جوزف کندی چه گناهی و خبطی سر زد که خانواده‌اش اینچنین در طی دهه‌ها، باید مجازات می‌شدند. دخترش رزمری کندی، عقب‌مانده ذهنی بود، اما بعضی از پزشکان به خاطر حرکات خشونت‌آمیز او، توصیه کردند که او مورد عمل لوبوتومی قرار بگیرد. بعد از لوبوتومی، رزماری تونایی شناختی‌اش را از دست داد و در یک آسایشگاه بستری شد و دهه‌ها بعد، در سال ۲۰۰۵ درگذشت.
پسر بزرگ‌تر خانواده، جوزف جی آر، در طی جنگ در سال ۱۹۴۴ کشته شد و دخترش -کاتلین- در صانحه هوایی در سال ۱۹۴۸ از دنیا رفت. پسر دوم جوزف کندی، 
رئیس‌جمهور جان اف کندی، در سال ۱۹۶۳ ترور شد و بعد، برادر جان، یعنی سناتور رابرت کندی در سال ۱۹۶۸، ترور شد. در سال ۱۹۸۴، پسر رابرت کندی -دیوید- به خاطر مصرف زیاد کوکائین درگذشت. و پسر دیگر رابرت کندی -مایکل- در طی اسکی در سال ۱۹۹۷، مرد. در سال ۱۹۹۹، پسر جان اف کندی به همراه پسر و خواهرش، بعد از سقوط هواپیمایشان در اقیانوس درگذشتند.





اوناسیس
داستان خانواده اوناسیس یک تراژدی تمام‌عیار یونانی می‌تواند محسوب شود. اوناسیس یکی از مشهورترین و ثروتمندترین مردان جهان بود. در سال ۱۹۷۳، الکساندورس -پسر آریستوسل اوناسیس- در یک حادثه هوایی کشته شد.  همسر اوناسیس بعد از مرگ پسر، خودکشی کرد، بعد از آن خود آریستوسل اوناسیس، پس از ابتلا به عفونت ریه، از دنیا رفت. دختر خانواده -کریستینا- بعد از این جریانات، سبک زندگی بدی را در پیش گرفت و بیشتر ثروت خانواده را بر باد داد و ۴ ازدواج ناموفق انجام داد و در این میان، دچار اختلال وزن هم شد، تا اینکه در سال ۱۹۸۸، در حالی که فقط ۳۷ سال داشت، به خاطر مصرف توأم و اشتباه داروهای کاهنده وزن و قرص‌های خواب‌آور از دنیا رفت.





گریمالدی
ازدواج گریس کلی با شاهزاده رینر سوم ، شاهزاده موناکو، در سال ۱۹۵۶، شبیه افسانه‌های جن و پری تصور می‌شد، اما این ازدواج اصلا با شادی همراه نبود. در سال ۱۹۸۲، گریس به دنبال یه تصادف مشکوک درگذشت. دختر جوان او -استفانی- به دنبال این حادثه، از لحاظ روحی به هم ریخت و ارتباطات ناموفق زیادی را در طول دوران زندگی آزمایش کرد. همسر کارولین -دختر بزرگ‌تر خانواده- در سال ۱۹۹۰، وقتی در حال تفریح با یک قایق  سریع‌السیر تفریح بود، در طی یک تصادف کشته شد. پنج سال بعد پدر خانواده درگذشت. کارولین برای بار سوم ازدواج کرد اما همسر سوم او هم به خاطر ابتلا به پانکراتیت درگذشت.





گتی
جان پل گتی، مؤسس شرکا نفتی گتی، در سال ۱۹۵۷ از سوی مجله فوربس به عنوان ثروتمندترین مرد آمریکا، انتخاب شد. او پنج بار ازدواج کرد، یکی از ۵ فرزند او در جوانی درگذشت.
اما نفرین این خانواده بر پسر او یعنی جان پل گتی جی آر، نازل شد. در سال ۱۹۷۱، همسر او به دنبال مصرف زیاد دارو مرد، در سال ۱۹۷۳، پسرش، به وسیله مافیای ایتالیا ربوده شد. مافیا گوش پسرش را قطع کرد و برایش فرستاد و خواهان باجی به مبلغ ۳٫۴ میلیون دلار شد. به دنبال این حادثه این پسر از لحاظ روحی به هم ریخت و بعد از مصرف زیاد دارو، از دو پا، فلج شد. خواهر او در سال ۱۹۸۴، به ایدز مبتلا شد.





فریزر
هونور فریزر، مدل سابق بریتانیایی، عضو یکی از شناخته‌شده‌ترین خانواده‌های فئودال اسکاتلند و خواهر لرد  Lovat است. اما در سال ۱۹۹۵، خانواده او مجبور شد، در سه مراسم تدفین شرکت کند. اولین مراسم تدفین برای اندرو -جوان‌ترین پسر لرد- برگزار شد، او در تانزاینیا به وسیله یک بوفالو کشته شد!
مراسم تدفین دیگر برای سیمون – باردر اندرو- برگزار شد، او در طی شکار دچار حمله قلبی شده بود. سومین مراسم تدفین هم برای خود اقای لرد برگزار شد.





آنیلی
جیووانی آنیلی، در سال ۱۹۶۸، رئیس شرکت اتومبیل‌سازی فیات شد، اما در یافتن جانشینی برای امپراتوری ۲ میلیارد دلاری‌اش دچار مشکل شد.
پسر بزرگ او -ادواردو- به تجارت خانوادگی‌اش، علاقه‌ای نداشت. او در سال ۱۹۹۰ در کنیا به جرم داد و ستد مواد مخدر دستگیر شد . در سال ۲۰۰۰، ادواردو خودش را از پلی به پایین پرت کرد و درگذشت. (حرف و حدیث بسیاری در مورد ادواردو وجود دارد، 
اینجا را ببینید.)
سپس خواهرزاده جیووانی آنیلی به عنوان رئیس آینده، در نظر گرفته شد، اما او هم در ۳۳ سالگی در سال ۱۹۹۷، به دنبال ابتلا به یک سرطان نادر از دنیا رفت. در سال ۲۰۰۳، هم نوه او به دنبال ابتلا به سرطان پروستات درگذشت.





ازموند‌
خانواده ازموند هم جزو خانواده‌های بخت‌برگشته رده‌بندی می‌شوند.
ویرل و تام، دو پسر خانواده ازموند، ناشنوا به دنیا آمدند. یکی از پسرها ورشکسته شد، دیگری با تومور مغزی پیکار می‌کند. یکی هم مبتلا به بیماری ام اس است. دانی، مشهورترین عضو خانواده، بعد از مشکلات حرفه‌ای دچار افسردگی شدید شد. خواهر این برادرهای بخت برگشته هم -ماری-، یک بار خودکشی کرد و بعد معلوم شد که یک بار مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته بود. پسر ماری هم در ۱۸ سالگی خودکشی کرد.





لی
بروس لی، هنرپیشه مشهور فیلم های رزمی، در ۳۲ سالگی و در سال ۱۹۷۳، به دنبال یک سردرد معمولی به پزشک رفت. متأسفانه او به داروی مسکن تجویز شده، آلرژی داشت و به کما رفت و بعد از مدتی درگذشت. بیست سال بعد، پسر او -برانسون- در جریان فیلمبرداری یک فیلم به صورت تصادفی کشته شد، اسلحه‌ای که گمان می‌رفت خالی باشد، یک گلوله داشت و برانسون مورد هدف همین گلوله قرار گرفت و مرد.





براندو
مارلون براندو که دو بار برنده جایزه اسکار شد، هم خانواده نفرین‌شده‌ای داشت. مادر او الکلی بود، همسر او -آنا کاشفی- هم بعد از به دنیا آوردن پسرش -کریستین- معتاد و الکلیک شد. کریستین هم معتاد از آب درآمد و در سال ۱۹۹۰، دوست پسر خواهر ناتنی‌اش -چیینه Cheyenne-  را کشت و به آدمکشی عمدی محکوم شد و چندین سال را در زندان گذراند. چیینه در سال ۱۹۹۵، خودکشی کرد و کریستین در سال ۲۰۰۸، بعد از ابتلا به عفونت ریه درگذشت.





همینگوی
همینگوی از لحاظ پزشکی، افسردگی شدید داشت. در ۲۸ سالگی بعد از اینکه پدرش با اسلحه به خود شلیک کرد و مرد، حرفه نویسندگی او مختل شد. اما ارنست همینگوی به مشکلات فائق آمد و برنده نوبل و پولیتزر شد، ثروتمند شد و شهرت بین‌المللی پیدا کرد. اما او در سال ۱۹۶۱، زمانی که ۶۲ ساله بود، با شات گان، خودش را از پای درآورد. پنج سال بعد، خواهرش -اورسولا- که با افسردگی و سرطان پیکار می‌کرد، با مصرف زیاد دارو خودکشی کرد. ۱۶ سال بعد هم، تنها برادر ارنست -لیستر- بعد از اینکه باخبر شد پزشکان به خاطر دیابتی که پایش را درگیر کرده، مجبور هستند پایش را قطع کنند، خودش را با اسلحه کشت. در سال ۱۹۹۶ هم نوه دختری او -مارگوکس- با مصرف زیادی داروی باربیتورات، خودکشی کرد.


نویسنده : Mehr