زنان در آكادمي : محمد قائد

 محمد قائد

اما تغيير فكر در مقياس نسلها اتفاق می‌افتد، نه عمر افراد.  آنچه به نظر يك نسل نپذيرفتنی می‌رسد در نسل بعد شايد عادی و بلكه مطلوب باشد.  افرادي هم كه خيال می‌كنند وظيفه دارند مسير بالاآمدن سطح آب و راه فردا را ببندند خوشبختانه فانی‌اند و اين كم موهبتی نيست.
. . .
و در برابر ميكرفن
وقتی به فايل صوتی راديويي پرشنونده گوش می‌كنيم، آدم شايد ترجيح بدهد ساختگی باشد تا بتوان نديده و نشنيده‌اش گرفت.

همسر ديپلمات ايرانی می‌گويد: ما زنان غده‌ای در سرمان هست كه هرچقدر هم اقتدار داشته باشیم در موقع حساس عواطف را بر ما غالب می‌كند.

در دنيا شمار آدمهايی كه عقايدي خلاف مطالب دائرة‌المعارف‌ها دارند يحتمل بيش از آنهايی است كه شق‌ّو رقّ‌ و علمی فكر می‌كننددر آمريكا، در بريتانيا، در چين، شماری قابل توجه همچنان اعتقاداتي دارند كه مردم دويست‌، سيصد و هزار سال پيش داشتند.  اما مهم اين است كه به حرفهاي عوام مي‌گويند فولكلور و نمي‌گذارند قاطي كتاب درسي و دائرةا‌لمعارف شود.

تلاش عمدۀ تلويزيون وطني مخدوش‌كردن مرز دانش، و قالب‌كردن فولكلور و خيالات به‌عنوان سوات است ــــ تا طبقۀ جديد احساس آسودگي كند كه اعتقاداتش هزاردرصد درست است.  بحث رودربايستي در انظار خارجه نيست.  حرف اين است كه آن مدرسه‌ها و دانشگاهها و مدارك تحصيلي انگارنه‌انگار؟

اما در طبقۀ جديد هم پيشرفت در مقياس نسل اتفاق مي‌افتد، نه فردبعيد است زنان نسل بعدي ِ خانواده‌هاي سنتي ايران همچنان حرفهاي اهل منبر و بازار و تلويزيون وطني را تكرار كنند كه غده‌اي در كلۀ انسان مؤنث نمي‌گذارد زن تفكر عقلاني پيدا كند.  و منظور آفريدگار از تعبيۀ چنين غده‌اي لابد بايد اين باشد كه زوجه و صبيـّه همواره مطيع بمانند و روي حرف حاج‌آقا حرف زيادي نزنند (يعني وزير بهداري مملكت هم كه خانم است در سرش از همان غده‌ها دارد؟).

زمان مي‌بـَرَد و خوشبختانه آدمها فانی‌اند

نویسنده : Mehr
نوعي نگاه



امروز دوست فيلسوفي دارم كه خبر از اين داد كه مي خواهد كتابي در مورد گفتمان تحليلي خبر ترجمه و چاپ كند و در حين گفته هايش نكته اي را بيان كرد كه من را كمي به فكر فرو برد .

او در ضمن صحبت هايش گفت كه جماعت ايراني خيلي با خبر درگيرند و خبرها را بيشتر دنبال مي كنند تا مقالاتي با مضاميني عمق دار . او در اين گفته اش اصرار بر اين داشت كه نقد اين گفتمان موجبات گسترش زاويه ديد اقشاري مي شود كه روزنامه نگاران ، كساني كه به مسائل جامعه عمقي نگاه ميكنند را بيشتر كند و اين يعنيباز شدن عمق ديد افراد يك جامعه .

داشتم فكر مي كردم كه چرا ما اين همه درگير اين خبرگرايي هستيم كه ديدم اين شايد با مختصاتي حاد تر در جهان  در نزد ما مردم وجود دارد . علت اين چرايي هم فكر ميكنم ناشي از آن است كه تمام كتاب هاي اخلاقي را كه مرور كنيد مي بينيد كه خبر از خبري مي دهند كه در راه است و آن خبر چيست هنوز كسي را معلوم نگشته است و تنها مورد معلوم در اين زمينه وجود يك خبر است .

دعواي جهان هم ازاين  جا شروع مي شود كه هر كسي اين خبر را ازظن خود تفسير مي كند و تفسير را كه حق مطلق هم هست تنها در نزد خود مي داند و بس و هرچه كه هرجا باشد مطلق مردود است .

اين خبرگرايي را ناشي از همين ديدم و بد نديدم كه در اين جا بنويسم تا ديگران هم نظر خود را بررسي و بيان كنند .      

نویسنده : Mehr
در خواستي در مورد آينده


ز آستان رضايم خدا چو جدا  كند


فرستدم به لندن و ديگر صدا نكند .
نویسنده : Mehr