![]() |
27 آبان 1389 |
![]() |
همه چیز در اینجا هست.
مشكل حاجآقا چيست كه برخلاف ميليونها مسافر در اين مملكت و سراسر دنيا به خودش اجازه میدهد توی اين سوراخ هم سرك بكشد؟ و چرا نظرش را روی سربرگ اداری به اطلاع دوايری كه طرح پوشش را تصويب و اجرا كردهاند نمیرساند؟ اساساً چرا ”مرد خداشناس كه تقوا طلب كند“ سرش به كار خودش نيست و توی نخ مهماندار هواپيما میرود كه رئيس و سرپرست و مربّی دارد و ده رقم مافوق و مأمور موعظه و حراست و غيره چهارچشمی بالای سر اوست؟
امروز تلوزيون دم از عدم خريد از مكه مكرمه مي زد و احداث فروشگاه هايي براي حجاج كه ريال بي زبان داخلي را در سرزمين بي و آب و علف و سرشاز تكنولوژي روز غرب هدر ندهيد و پمپاژ اثرات آن را به داخل هدايت كنيد . انگار كسي از اوضاع تجارت و رفت و آمد و قهقرا و تحول اقتصادچيزي نمي داند كه اين جور در بوق و كرنا كرده اند كه پولمان را خودمان بخوريم اما انگار ان اين مثل را نشنيده اند : نه خود خورم و نه كس دهم --- گنده كنم مگس دهم .
با اين حال بد نديدم اين نوشته محمد قائد دوباره بازخواني شود . راههاى خردهتجارت به داخل كشور، ابتدا از عربستان و سپس از كیش، تنگتر مىشود. در مورد جزیره تفریحى، كار در دهه گذشته به كجراهه افتاده بود. و در مورد حج، همان زمان كه یخچال سایدباىساید وارد فرودگاه جدّه شد مقامهاى ایرانى باید نسبت به زائران هوطنشان بىرودربایستى عكسالعمل نشان مىدادند. درهرحال، ربع قرن تأخیر بهتر از هرگز است. واقعیت این است كه وقتى اقتصاد مدرن بر پایه تشویق مردم به هرچه بیشتر خریدكردن، بىتوجه به لزوم یا فایده كالاهایى كه مىخرند، باشد، نمىتوان به تكتك شهروندان، چه در سفر و چه در حضر، خرده گرفت كه چرا براى خرید كالا ولع نشان مىدهند. انكار نمىتوان كرد كه در خریدكردن شادىاى پنهانى نهفته است. خریدن عملى است بنا به ضرورت و معمولاً عارى از احساسى خاص. ما بنزین و پنیر و گوشت مىخریم بىآنكه از این كار احساس شعف كنیم. در مقابل، از خریدكردن، دیدزدن ویترینها و زیروبالا كردن اجناس و سنجیدن قیمت آنها، نوعى شادى به ما دست مىدهد. و شگفتا كه هرچه كالاى خریدارىشده كمتر مورد نیاز باشد این درجه انبساط خاطر بیشتر است.
|
|