عدالتخواهی به مثابه یک ابزار!

 مرگ یا استحاله ویا انحراف انقلاب می تواند ناشی از دلایل مختلف باشد نگاهی به انقلابهایی که تا کنون رخ داده است از انقلاب نبی اکرم در عصر جاهلیت گرفته تا انقلاب هایی که تا کنون در عصر اخیر در سایر کشورها رخ داده است می تواند انسان را به برخی از دلایل مرگ استحاله ویا انحراف یک انقلاب رهنمون کند عقبگرد انقلابی های گذشته به پیش از انقلاب زیر پا گذاشتن آرمان انقلاب گرفته تا جانشینی غیر انقلابی ها و نان به نرخ روز خورها در سالهای پس از انقلاب می تواند از اهم دلایل این حداقل بعضی از آنها باشد این سرنوشت برای جنبش ها و نهضت ها نیز خیلی دور از انتظار نیست.

زمانی که عده ای در دوران بی توجهی مسئولان به مقوله مبارزه با فقر، فساد و تبعیض حرکتهای هماهنگی در بدنه دانشجویی و مردمی برای مطالبه این امر از دست اندرکاران امور ایجاد میکردند، عده ای این جریان سازی ها را آرمانخواهی توهمی میدانستند و یا چون خود حس و حال حرکت کردن و جرئت هزینه دادن ندارشتند این جنبش ها و خیزش های عمومی را به مسائل گوناگون متهم میکردند.. مشابه چنین اتفاقی برای جنبش های عدالتخواهانه در این سالیان رخ داده است.

اما جالب اینجاست که این گروهها که خود تا دیروز سدی بر سر راه این سیل خروشان بوده اندامروز کاسه داغتر از آش شده اند و آنچنان علم عدالت را گرفته اند که انگار هیچ فرد دیگری تا کنون حرفی از عدالت نزده است. اینها علم عدالت را بر دوش میگیرند و بر مسیر اهداف خود به سر منزلی دیگر غیر از عدالت میتازند، و هر آنچه را که تا دیروز به دنبال آن بودند را امروز با رنگ ولعاب عدالت به خورد مردم میدهند. فقط اینجا به چند مورد از این اتفاقات که دور و برمان رخ داده است اشاره میکنم.

در یکی از نشریات دانشگاه که پرونده ای برای عدالت کار کرده است، نام برخی از افراد را نام برده است که خود از سیبلهای عدالتخواهان در جریان مبارزه با مرفهین بی درد بوده اند. ذکر نام نمیکنم. رجوع به این نشریه اسم این بازاریان را به وضوح به شما نشان خواهد داد.

در خارج از فضای دانشگاه امروز برخورد با چند آقازاده خاص را برخورد با کل جریان فساد تفسیر میکنند. هرچند که پدر این آقازادگان خود یکی از عوامل اصلی بنیانگذار بی عدالتی و اشرافیت در کشور بوده است. اما مسئله این است که از اسم عدالت جهت اهداف سیاسی جناحی خود بهره برد.

در انتخابات شاهد بودیم که افراد و احزابی که تادکنون عدالت را طی برنامه ها مصوب زمان خود به سال 1404 واگذار کرده بودند و در حال و هوای توسعه غوطه ور بودند، شعار عدالت و آزادی را بکار میبردند و گاه از حقوق مستضعفین دم میزدند.

البته ابزار شدن عدالت را رهبری چند سال پیش خطاب به عدالتخواهان هشدار داده بودند آنجا که در سال 87 در پیام به 15 امین نشست عدالتخواهان مینویسند:"امروز و هميشه مجاهدت در زير اين پرچم، صادقانه‌ترين نشانه‌ی پيروی از رسولان الهی است. آنچه در كنار همه‌ی الزامات اين حركت، ضروری و حياتی است آن است كه اوّلاً مراقبت شود كسانی با انگيزه‌های ديگر، اين شعار حق را ابزار نكنند؛ و ثانياً به نام عدالت‌طلبی، حركتی غير منصفانه از سر جهل يا غفلت انجام نگيرد."

سرمقاله خیزش هفته

نویسنده : Mehr
ذبح عدالت با شمشیر سیاست

۱- " يك شأن نظارتي هم براي خود مجلس و براي آحاد نمايندگان تعريف كنيد" این قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با نمایندگان مجلس شورای اسلامی بود که انتهای این بند از سخنان، به تکبیر نمایندگان مجلس مزین میشود.

۲- "79 نفر موافق و 81 نفر مخالف از مجموع 201 نماینده حاضر" نتیجه شمارش رأی های نمایندگان  برای یک فوریتی ماندن طرح نظارت بر نمایندگان مجلس میباشد. احتمالا در انتهای این رأی گیری نیز نمایندگان محترم تکبیر گفته اند.

۳- "با توجه به آموزه‌هاي ديني و توصيه‌هاي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري و نتايج پژوهش‎هاي تطبيقي با ساير كشورها و به منظور ارتقاي سطح شأن و منزلت مجلس و نمايندگان و همچنين اعمال نظارت بر عملكردشان طرح يك فوريتي نظارت بر امور نمايندگان تقديم مي‌گردد."این کلمات قسمتی از نامه نمایندگان مجلس به ریاست مجلس است که توسط 150 تَن از نمایندگان امضا میشود.

۵- چگونه است که نمایندگان برای پایبند نشان دادن خود به "منویات" مقام معظم رهبری 150 امضا پای طرح اعمال نظارت بر عملکرد نمایندگان و یک فوریتی بودن آن میزنند اما در صحن مجلس تنها 81 نفر با فوریت آن موافقت میکنند

۶- جالب است که این ماجرا برای اولین بار نیست که اتفاق می افتد. مدتی پیش نیز طرح "حفظ منزلت قوه قضاییه" توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی جهت جلوگیری از فساد و رانتخواری نمایندگان تهیه شده بود که نهایتا نمایندگان از انجام رأی گیری برای این طرح جلوگیری میکنند تا مبادا تعداد رأیهای منفی به طرح، آبروی نمایندگان را ببرد.

۷- سوالی که اینجا میتواند مطرح شود این است که چرا عده ای که پس از حرکتهای مجلس برای وقف غیر قانونی و غیر شرعی دانشگاه آزاد دهان به اعتراض گشودند امروز ساکت نشسته اند؟ آیا طرح اهمیت نداشته است؟ یا اینکه چون جبهه مخالف در این ماجرا بی نصیب است نیازی به اعتراض نیست!

۸- بند قبل نه به منظور نفی اعتراضات مردمی و دانشجویی به مصوبات مجلس برای وقف دانشگاه آزاد که تذکری بود برای جلوگیری از ابزار شدن و ابزار پنداشتن عدالت. عدالتخواهان بسیاری در طول این سالها خون دلها خوردند تا عدالت گفتمان بشود. تا اینکه دعواهای جناحی از چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا کنار برود و مبارزه حقیقی با رانتخواری ها و فسادها آغاز بشود و مستضعفان و محرومان محور برنامه ها قرار بگیرند. حال چه شده است که آنجایی که بخواهند اهداف خود را با شعار عدالت پیش میبرند و هر کجا مایل باشند با مصلحت اندیشی های خود عدالت را ذبح شرعی مینمایند.

بعد نوشت:نوشته شده برای سرمقاله خیزش هفته

نویسنده : Mehr
باید روح خدا در حج بدمد

 «بزرگترین درد جوامع اسلامی این است که هنوز فلسفه واقعی بسیاری از احکام الهی را درک نکرده اند، و حج با آن همه راز و عظمتی که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بی خاصل و بی ثمر باقی مانده است...چيزي كه تا به حال از  ناحيه ناآگاهان و يا تحليلگران مغرض و يا جيره‌خواران به عنوان  فلسفه حج ترسيم شده است اين است كه حج يك عبادت  دسته‌جمعي و يك سفر زيارتي - سياحتي است. به حج چه كه  چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد وبا چه كيفيت در  مقابل جهان سرمايه‌داري و كمونيسم ايستاد! به حج چه كه حقوق  مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند!» منبع: جام زهر حضرت روح الله

به مناسبت نزدیک شدن به ایام حج

  1. اول از همه انتخاب قسمتی از جام زهر یا همان پیام به مناسبت قطعنامه 598 که همان پیام به مناسبت سالگرد کشتار در حج است، از سخت ترین قسمت های نوشتن این متن بود. اگر به من بود همه متن را در این پست میگذاشتم و دیگر هیچ!
  2. باید اعتراف کنم که تا به حال یک بار به حج رفته ام. و یک اعتراف دیگر هم باید بکنم این است که آن سفر قبل از انقلاب بود. نه 57. که هشتاد و شش! یک انقلاب درونی. و الان همیشه غبطه میخورم که چرا قبل از حج حضرت روح الله کبیر را نشناخته بودم. و بیشتر فحش میدهم به کسانی که تا آن سن خمینی واقعی را به من نشناسانده بودند.
  3. حج به مثابه نخ تسبیح برای هسته های بسیج جهانی مستضعفان است و شاید هم زمینه ای برای رشد شجره طیبه بسیج مستضعفان و پابرهنگان علیه مستکبران و متحجران و آخوندهای مقدس نمای درباری.
  4. برای شناخت اهمیت حج ابراهیمی همین بس که هر ساله ایرانیانی را که تنها شعار "الموت لامریکا" و ... را سر میدهند در میان حصاری از تانک و یگان ویژه و آن هم زیر چادر قرار میدهند تا مبادا نفرت ها و کینه های انقلابی شان از مفتی های بیشعور و خائنین الحرمین و صهیونیزم و امریکا تمام فضای حج را عطرآگین کند.
  5. در یک جمع دانشجویی در سرزمین وحی یکی از دانشجویان میرود بالا و قسمتهایی از پیام امام در سالگرد کشتار خونین حج را میخواند. خواندن همان و ناراحت شدن فلانی از مسئولین ستاد حج همان. و رفتن حاج آقا همان!
  6. و اما چند راهکار کوچک: در این همه جلسه آموزشی که برای مناسک حج میگیرند و این همه جلسه توجیهی برای خرید جنس و چنج دلار و ریال به هم و هزار کوفت و زهر مار دیگر میتوانند یک جلسه نیم ساعته هم پیام امام را بخوانند.
  7. این همه آدم میروند حج. اگر ده تا بچه بسیجی واقعی انقلابی را ببرند میتوانند با یک برنامه، کلی حرکت و موج ایجاد کنند و بشوند منشأ تحولی در جهان اسلام.
  8. و یک سوال: چند درصد از افراد امروز جامعه ما یا همین کسانی که به حج میروند از بروز این فاجعه در سال 66 خبر دارند؟ و چند نفر پیام امام به مناسبت سالگرد را خوانده اند؟
  9. |بشنوید صدای روح نواز روح خدا را!|
نویسنده : Mehr