مرگ

ومرگ سر آغاز تولد و ظهور و بروز تمامی رویاهای شیرین من است و انتهای این دنیای فانی پر از ابتدای رهایی از رنج،قفس،نفس و نیز نفس وهوس است.رهایی از قفس بودن در رسیدن به مرتبه هوس نبودن است.و مرگ لذت دیرینی است که من در حسرت شیرینی آن همواره تلخ می نوشم و سخت می کوشم.ای کاش می شد مرگ را به مهمانی دعوت کرد،با او نشست،کلامی گفت و در نهایت با او همسفر شد .به سوی انتهای نیستی و رسیدن به ابتدای هستی.

:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ها، اس ام اس، نبشته ها، ،
:: برچسب‌ها: انتهاي روياي الهه عزيز,
نویسنده : Mehr
دلتنگی ادامه داره....!!!

شده يه چيزي تو دلت سنگيني كنه....؟؟؟

 

شده نتونی جای کسی رو که دومین تپش قلبت واس اون بودرو با چیز دیگه پر کنی؟

 

خيلي سخته ادم كسي رو نداشته باشه...

 
دلش لك بزنه كه با يكي درد دل كنه ولي هيچكي نباشه...


نتونه به هيچكي اعتماد كنه هر چي سبك سنگين كنه تا دردش رو به يكي بگه ...


نتونه اخرش برسه به يه بن بست ...

 

قبولی تو رشته ای که آرزوشو هم داشتی نتونه راضیت کنه وباز...

 

بری سراغ گیتاری که هنوز خوب نمیتونی حرف دلتو باهاش بنوازی...

 

فقط بازی با صدای چندتا ریتم...

  
تك وتنها با يه دلي كه هي وسوسش مي كنه اونو خالي كنه ...


اما راهي رو نمي بينه سرش روكه بالا مي كنه

 

اسمون رو مي بينه به اون هم نمي تونه بگه...


خيري از اسمون هم نديده ......


 

 

مگه چند بار اشك هاي شبونش رو پاك كرده...؟!

 

بهش محل هم نداده تا رفته گريه كنه زود تر از اون بساط گريه اش رو پهن كرده تا كم نياره ....

 

خيلي سخته ادم خودش به تنهايي خو كنه اما دلي داشته باشه كه مدام از تنهايي بناله... 

 

خيلي سخته ادم ندونه كدوم طرفيه؟!

 

خيلي سخته ادم احساس كنه خدا اونو از بنده هايش جدا كرده ...

 

خيلي سخته ندوني وقتي داري با خدا درددل مي كني داره به حرفات گوش مي ده يا ...

 

پرده ي گناهات انقدر ضخيم شده كه صدات به خدا نمي رسه.... ؟!

 

 

:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ها، دل نوشته ها، ،
:: برچسب‌ها: انتهاي روياي الهه عزيز, گوش بده, سخته, وقت داری, دوست دخترم, عشقم, عمرم, ,
نویسنده : Mehr
واست نذر کردم...!!

 

امشب حالم تعریفی نداره..احساس میکنم خسته ام ..خیلی خسته

 

انگار گذر زمان بار انتظارمو سنگینتر میکنه و تحمل شونه هامو کمتر

 میدونی چیه؟ خستگی خیلی سخته گلم

  فکرشو بکن یه آدم چقدر توان و صبر داره که حتی با ندیدن و نشنیدن صدای عشقش

 بازم عاشقش باشه و دوریشو تحمل کنه.

فکرشو بکن همین آدم وقتی غم و غصه کمرشو شکوند

 سرشو بالا میاره و به گذشته که نگاه میکنه میبینه .....

 چند ماه گذشته و همچنان عاشقه!

 ماه ها گذشت....ماه هایی که تک تک لحظه هاش با او و به انتظار او باشه کم نیست!

 

خواستم بگم دستام خسته شد از نوشتن...

 چشمام سیاهی میره از چشم انتظاری

 قلبم خسته تر از دیروز میزنه و انگار هاله ای از غم دورشو گرفته

 واژه ها دیگه کم میارن برای ابراز احساساتم...

 و من هرروز ازینکه تو عمق تنهاییم فریاد بزنم دوستت دارم و بجای صدای تو

که حتی فریادی به اعتراض باشه ، انعکاس صدایم را بشنوم خسته شده ام!

 خسته شدم از تنهایی...

 از حرف زدن با کسی که هیچوقت صدایم را ...دلتنگی هایم را نمیشنوه...

 دلم میخواد سکوت کنم... سکوتی که به صد تا فریاد (( دوستت دارم )) بیارزد!  

دلم میخواد نه به اجبار بلکه به اختیار و ادراک کامل معنی اینهمه مدت فریاد های

 دوستت دارم را که از حنجره خسته م میشنیدی بپذیری ...

  و قبول کنی هیچ نیتی بجز عاشق بودنم برای تو نداشته و ندارم!

 اگه خاطر نازت رو آزرده کردم ....اگه دنیای کوچکم را با تو که

 بزرگترین عشق دنیایی ، یکی کردم

 اگه اصرار به قبولاندن عشقم کردم

 اگه باعث رنجش احساس و روحیه ات شدم...

 اگه........

 تو ببخشم....

 تو که مهربانترینی...

 

 

 

سلام خدای قشنگمFlower...سلام مهربونم...سلام دوستای نازم...

رویا همش  تصمیم میگیره نیاد اینجاو دیگه حرفای دلشو بیرون نریزه اما نمیشه!!! انقدر پر میشه که لبریزاش میان اینجا...بگذریم...

خیلی دلم گرفته بود ...نمیدونستم کجا و پیش کی برم خالی شم...یکی که من و بفهمه...شاید بتونه کمکم کنه...داشتم منفجر میشدم...یا امام رضا ممنون که طلبیدی...اونم تنها ...باورم نمیشد مامی اجازه بده بیام پابوست و برگردم...شب که حرکت کردم فقط گنبد طلائیت جلو چشم بود...صبح که دیدمت انگار هنوز درد و دل نکرده آرومم کردی..مستقیم حرم...سلام آقا..منم رویا ..همون گدای همیشگی...ولی ایندفعه تنها و با یه کیسه گدایی بزرگتر بار گناهام سنگینترو دلی شکسته تر..نیازی به گفتن نیست خودت بهتر میدونی...میخوام داد بزنم...آقا خیلی تنها شدم...آقا من....

یا امام رضا اومدم نذرمو ادا کنم...مرسی که به آرزوی قبولی دانشگاه رسیدم..اما همچنان دلتنگم...این دفعه ازت عشقم و میخوام که هم اسمته...

آقا جون شب باید برگردم...میخوام نگام کنی..ببین چه حال و روزی دارم...پس اینبارم نا امیدم نکن...من که بهت ایمان دارم...هنوز نشده دست خالی بر گردم...عاشق شلوغی حرمتم..مرسی که دستمو گرفتی...عاشقتم...میدونم به حرفامم گوش میدی...درد و دل با هیچکی انقدر آرومم نمیکنه..!

بعد زیارتو خالی شدن..یه دوری تو بازارا زدم ...فقط در حد نگاه کردن..چه حال و هوای قشنگیه..اینجا..!آقا جون ۱۰ ساعت پیشت بودم..میخوام برگردم...آرزوهام یادت نره...

امروز صبح رسیدم خونه...آرومم ...خدا جونم مرسی که تو مسیر هوامو داشتی..

:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ها، اس ام اس، ،
:: برچسب‌ها: انتهاي روياي الهه عزيز,
نویسنده : Mehr